آیه 24 سوره حشر
<<23 | آیه 24 سوره حشر | 24>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
اوست خدای آفریننده عالم امکان و پدید آرنده جهان و جهانیان، نگارنده صورت خلقان، او را نامهای نیکو بسیار است، آنچه در آسمانها و زمین است همه به تسبیح و ستایش او مشغولند و اوست یکتا خدای مقتدر حکیم.
اوست خدا، آفریننده، نوساز، صورتگر، همه نام های نیکو ویژه اوست. آنچه در آسمان ها و زمین است همواره برای او تسبیح می گویند، و او توانای شکست ناپذیر و حکیم است.
اوست خداى خالق نوساز صورتگر [كه] بهترين نامها [و صفات] از آنِ اوست. آنچه در آسمانها و زمين است [جمله] تسبيح او مىگويند و او عزيز حكيم است.
اوست خدايى كه آفريدگار است، موجد و صورتبخش است، اسمهاى نيكو از آن اوست. هر چه در آسمانها و زمين است تسبيحگوى او هستند و او پيروزمند و حكيم است.
او خداوندی است خالق، آفرینندهای بیسابقه، و صورتگری (بینظیر)؛ برای او نامهای نیک است؛ آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او میگویند؛ و او عزیز و حکیم است!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- خالق: آفريننده. خلق در اصل به معنى اندازه گيري و تقدير است، چون آفريدن توأم با اندازه است لذا خلق به معنى آفريدن و آفريده آيد.
- بارى: آفريننده برء در اصل به معنى خلاص شدن و كنار شدن است به نظر مىآيد: چون خدا موجود را از عدم كنار كرده و به سوى وجود مىآورد لذا بارئ به معنى آفريننده آمد است و يا يك موجود را با آفريدن از ديگرى كنار مىكند.
- مصور: صورت دهنده. شكل دهنده. هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحامِ كَيْفَ يَشاءُ آل عمران/ 6.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «24»
اوست خداوندِ آفريننده، پديدآورنده و صورت بخش، بهترين نامها و صفات براى اوست. آنچه در آسمانها و زمين است، تسبيحگوى اويند و اوست تواناى بىهمتا و با حكمت.
نکته ها
«بارئ» به معناى پديد آورندهاى است كه پديدههايش از يكديگر متمايز و متفاوت باشند.
اين تنها سورهاى است كه آغاز و پايانش با تسبيح الهى است. سَبَّحَ لِلَّهِ ... يُسَبِّحُ لَهُ ... آيه اول آن سخن از عزّت و حكمت است و آيه آخر آن با عزيز حكيم پايان يافت.
پیام ها
1- خداوند، آفرينندهاى است كه در آفرينش مخلوقاتش، از كسى يا جايى الگوبردارى نكرده است، بلكه خود، صورت بخش پديدههاست. «الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ»
جلد 9 - صفحه 566
2- كسى كه تمام كمالات را داراست، سزاوار تسبيح همه هستى است. لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ...
3- تسبيح موجودات، نشانه نوعى علم و شعور در هستى است. «يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
4- تسبيح موجودات، تذكّرى به انسانهايى است كه اهل تسبيح نيستند. «يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»
5- قدرت خداوند همراه با حكمت است نه ستم و تجاوز. «هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
«و الحمدللّه ربّ العالمين»
جلد 9 - صفحه 569
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «24»
هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ: او است خدائى كه تقدير كننده است هر چيزى را كه ايجاد فرمايد آن را از مخلوقات بر وفق مشيت و مقتضاى حكمت.
الْبارِئُ: آفريننده اعيان، و ظاهر سازنده آنها از عدم به وجود در حالتى كه برى است از نواقص و عيوب در خلق آن.
الْمُصَوِّرُ: بخشنده صورت و مثال مخلوقات، و نگارنده آن بر اشكال مختلفه از حيوانات و نباتات و جمادات و غير آن از مصنوعات كه از يكديگر ممتازند به
جلد 13 - صفحه 118
صورت و هيئت، و لذا گفتهاند كه مصور مختص است به احداث صور مختلفه و تراكيب متفاوته؛ و اين هر سه صفت مذكوره از صفات فعليه است. غزالى گفته: گوئيا اين سه اسم از اسماء مترادفهاند، و راجع به صفت خلق و اختراع و انشاء. و اولى آنكه خالق من حيث التقدير است، و بارى من حيث الايجاد، و مصور از حيثيت ترتيب و صور مخترعات.
لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى: مر ذات سبحانى راست نامهاى نيكو كه در شرع و عقل مستحسن و پسنديده است، زيرا آنها دالند بر محاسن معانى، مانند اللّه، رحمن، رحيم، صانع، قادر، عليم، حىّ، قيوم، حليم و غير آن كه در احاديث آل عصمت عليهم السّلام مأثور است.
يُسَبِّحُ لَهُ: به پاكى و پاكيزگى ياد مىكنند مر او را از همه نقايص، و او را منزه و مقدس مىدانند از جميع معايب و آنچه سزاوار الوهيت نيست، ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: آنچه در آسمانها و آنچه در زمينها است، زيرا صاحبان عقول، ذات الهى را به صفت تنزيه، ستايش مىكنند؛ و غير ايشان از ساير حيوانات و جمادات، دلالتى تمام دارند بر تقدس او سبحانه. وَ هُوَ الْعَزِيزُ: و او است ارجمند در ملك خود كه مقهور و مغلوب نگردد، الْحَكِيمُ: صواب كار در كردار و گفتار، و هر چه خواهد بر وجه حكمت و مصلحت به جا آورد. اين هر دو صفت راجع هستند به كمال قدرت و علم ذات او سبحانه و تعالى.
تتمه: سعيد بن جبير از ابن عباس نقل نموده كه حضرت نبوى صلّى اللّه عليه و آله و سلّم فرمود: اسم اعظم در شش آيه است كه در آخر سوره حشر باشد. «1» معقل بن يسار از آن حضرت روايت نموده: هر كه در صباح سه بار بگويد:
اعوذ باللّه من الشيطان الرّجيم، و سه آيه از آخر سوره حشر بخواند، حق تعالى هفتاد هزار ملك بر او موكل فرمايد تا او را نگاه مىدارند از جميع آفات، و صلوات بر او مىفرستند تا شب، و اگر در آن روز بميرد شهيد بميرد، و اگر
«1» منهج الصادقين، جلد 9، صفحات 244 و 245.
جلد 13 - صفحه 119
همين طريق در شب بخواند همين منزلت را يابد. «1» و ابو امامه از آن حضرت روايت نموده: هر كه خواتيم سوره حشر را در شب يا در روز بخواند و در آن روز بميرد، حق سبحانه بهشت را بر او واجب گرداند. «2» خاتمه: فضل و رحمت سبحانى نامتناهى است، لكن غافل نبايد بود از آنكه محل قابليت را شخص دارا باشد، زيرا فرمود: ارحم الرّاحمين فى موضع العفو و الرّحمة. و بزرگان فرمودهاند: العطيّات بحسب القابليّات.
«1» نور الثقلين، جلد 5، صفحه 293، حديث 76.
«2» همان مدرك، حديث 78.
جلد 13 - صفحه 120
ج13، ص121
سوره شصتم (الممتحنه)
سورة الممتحنه: اين سوره مباركه را سوره امتحان و سوره مودت نيز گويند و در مدينه منوره نازل شده است.
عدد آيات: سيزده آيه به اجماع علما.
عدد كلمات: سيصد و سى و هشت.
عدد حروف: يكهزار و ده حرف.
ثواب تلاوت: ثواب الاعمال- ابن بابويه رحمه اللّه از حضرت سجاد عليه السّلام روايت نموده: هر كه سوره ممتحنه را در فرايض و نوافل بخواند، دل او را خدا به ايمان امتحان فرمايد، و چشم او را روشن و منور گرداند، و هرگز فقر و ديوانگى به او و اولاد او راه نيابد. «1» (با تذكّرات سابقه) چون حق تعالى در سوره حشر بيان احوال كفار و منافقان را نمود، افتتاح اين سوره به ذكر تحريم موالات و وجوب معادات كفار بيان فرمايد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
«1» به نقل از منهج الصادقين، جلد 9، صفحه 245.
جلد 13 - صفحه 122
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
لَوْ أَنْزَلْنا هذَا الْقُرْآنَ عَلى جَبَلٍ لَرَأَيْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَ تِلْكَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ «21» هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ عالِمُ الْغَيْبِ وَ الشَّهادَةِ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ «22» هُوَ اللَّهُ الَّذِي لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ «23» هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ «24»
ترجمه
اگر نازل مينموديم اين قرآن را بر كوهى هر آينه ميديدى آنرا شكسته از بيم و شكاف خورده از ترس خدا و اين مثلها را ميزنيم براى مردم شايد آنها تفكّر كنند
او است خداوندى كه نيست قابل پرستشى جزا و داناى پنهان و آشكار او است بخشنده مهربان
او است خداوندى كه نيست قابل پرستشى جز او پادشاه برى از نقص سالم از عيوب ايمن كننده نگهبان خلق قادر غالب قاهر مصلح بزرگوار منزّه است خدا از آنچه براى او شريك قرار ميدهند
او است خداوند آفريننده پديد آورنده صورت بخش براى او است نامهاى نيكو تسبيح ميگويد او را هر كه در آسمانها و زمين است و او است ارجمند درست كردار.
تفسير
خداوند سبحان براى تصوير شدّت نفوذ مواعظ قرآن در قلوب و قساوت دلهائى كه از آن متأثر نشود مثلى زده باين تقريب كه اگر ما اين قرآن را بر كوه نازل نمائيم خواهيد ديد كه آن خاضع و خاشع و متزلزل و سر افكنده و شكافته شود از ترس خداوند و آيات عذاب آن ولى در قلوب قاسيه كفّار و منافقين
جلد 5 صفحه 181
مذكوره در آيات سابقه مؤثر نشود چون دلهاى آنها از سنگ سختتر است چنانچه باين لحاظ افصح المتكلّمين گفته:
«آه سعدى اثر كند در سنگ* نكند در تو سنگدل اثرى» و خدا ميفرمايد اين مثلها را ما براى مردم ميزنيم تا موجب تفكّر و تدبّر و تأثر آنها گردد و چون يكى از موجبات تأثير كلام عظمت متكلّم است شمّهاى از اوصاف جمال و جلال احديّت را بيان فرموده كه او است خداوند واجب الوجودى كه جز او در عالم موجودى شايسته و قابل پرستش و ستايش نيست و او دانا است بهر چه از انظار مخفى است و محسوس نيست و آنچه محسوس و مشاهد و آشكار است و آنچه معدوم است و آنچه موجود باشد چنانچه در مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه غيب چيزى است كه نبوده و شهادت چيزى است كه بوده است او است بخشنده جان و روزى بر تمام مردم در دنيا و آمرزنده اهل ايمان در آخرت و باز براى تأكيد توحيد و نفى شرك فرموده نيست معبود بحقّى جز او كه داراى سلطنت حقّه حقيقيّه است در تمام عوالم وجود و منزّه است از تمام عيوب و نواقص و سالم است از تمام آفات و عوارض بخشنده امن و امان است بدوستان خود از عذاب و حافظ و نگهدار و نگهبان مردمان است و قمّى ره نقل فرموده كه مراد از مهيمن شاهد است و محتمل است مراد از مؤمن داراى ايمان بتمام حقائق باشد كه اوّل آنها توحيد ذات اقدس خود او است و داراى عزّت و قدرت و معطى آنست كه هر عزّت و قدرتى باو منتهى ميشود و غالب و قاهر است بر تمام خلق در آنچه اراده نمايد ولى اراده نميفرمايد جز آنچه را كه موجب اصلاح امور خلق باشد و بزرگتر از آنست كه بوصف درآيد چه رسد بآن كه موصوف شود بصفاتى كه موجب حاجت و نقص باشد و بزرگى و بزرگوارى مخصوص بذات اقدس او است منزّه است از شريك و عديل و نظير و مثل و مانند و هر چه از كتم عدم بوجود آيد محتاج بتقدير است اوّلا و بايجاد بر وفق تقدير ثانيا و بتصوير بعد از ايجاد ثالثا پس او است خالق بارى مصوّر باعتبارات ثلاثه چنانچه فيض ره فرموده و بنظر حقير خالق باعتبار خلق و بارى باعتبار خوبى و بىعيب و نقص بودن است و از براى او است هر اسمى كه دلالت داشته باشد بر معناى خوبى كه لايق مقام او
جلد 5 صفحه 182
باشد و عيب و نقص و قصور و فتورى از آن لازم نيايد و معروف نود و نه اسم است كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل شده هر كس احصاء نمايد آنها را داخل در بهشت ميشود و ظاهرا مراد از احصاء اتّصاف بآن صفات و ايمان بآن اسماء است براى خدا و قبلا راجع باين جمله بياناتى گذشته است و تمام موجودات ارضيّه و سماويه بحسب حال و مقال تنزيه و تقديس مينمايند خالق خودشان را از تمام معايب و نقائص و او است مستجمع جميع كمالات براى اندراج تمام در تحت قدرت و علم كه از آن تعبير بعزّت و حكمت شده است در ثواب الاعمال و مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه هر كه سوره حشر را قرائت نمايد تمام موجودات ارضيّه و سماويّه براى او طلب رحمت و مغفرت مينمايند و اگر در آن روز يا آن شب بميرد شهيد مرده است و الحمد للّه رب العالمين و صلّى اللّه على محمد و آله الطاهرين.
جلد 5 صفحه 183
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
هُوَ اللّهُ الخالِقُ البارِئُ المُصَوِّرُ لَهُ الأَسماءُ الحُسني يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ وَ هُوَ العَزِيزُ الحَكِيمُ «24»
او است خداوندي که خلق ميكند و صورت بندي ميفرمايد از براي او است اسماء حسني تسبيح ميكنند از براي او آنچه در آسمانها و زمين است و او است عزيز حكيم، اسماء حسني بسيار است در جوشن كبير هزار اسم از براي خدا ذكر
جلد 16 - صفحه 485
فرموده که نود و نه اسمش در همين قرآن مجيد ذكر شده، و در اخبار بسياري اسماء حسني را فرمودهاند نود نه اسم است هر که خدا را باين اسماء بخواند داخل جنّة ميشود و در قرآن مجيد ميفرمايد: وَ لِلّهِ الأَسماءُ الحُسني فَادعُوهُ بِها وَ ذَرُوا الَّذِينَ يُلحِدُونَ فِي أَسمائِهِ سَيُجزَونَ ما كانُوا يَعمَلُونَ اعراف آيه 179 و اينکه اسماء حسني در بعض اخبار فرمودهاند
(اللّه الا له الواحد الاحد الصمد الاول الاخر السميع البصير القدير القادر القاهر العلي الاعلي الباقي البديع البارئ الاكرم الظاهر الباطن الحيّ الحكيم العليم الحليم الحفيظ الحقّ الحسيب الحميد الحفي الرّب الرحمن الرّحيم الذاري الرّازق الرّب الرؤف البارّ السلام المؤمن المهيمن العزيز الجبار المتكبر السيد السبوح الشهيد الصادق الصانع الطاهر العدل العفوّ الغنيّ الغياث الفاطر الفرد الفتاح الفالق القديم الملك القدّوس القويّ القريب القيّوم القابض الباسط قاضي الحاجات المجيد المولي المنّان المحيط المبين المقيت المصوّر الكبير الكافي كاشف الضرّ الوتر النور الوهاب الناصر الواسع الودود الهادي الوفي الوكيل الوارث البرّ الباعث التواب الخليل الجواد الخبير الخالق خير الناصرين الدّيان الشكور العظيم اللطيف الشافي)
و در بعض اخبار بترتيب ديگري شماره فرموده.
اقول: اولا: اثبات شيء نفي ما عدا را نميكند منافي با اينكه هزار اسم باشد نميكند و ثانيا: اينکه اسماء حسني اثر خاصي دارد که در اخبار اشاره فرمودهاند من دعاها استجاب له و من احصاها دخل الجنة و ثالثا: شيخ صدوق فرموده: (المراد من الاحصاء الوقوف علي معانيها لا احصاء عددها) و رابعا: غرض مسمّي است نه اسم در حديث است از كافي مسندا عن هشام که از حضرت صادق سؤال كرد از اسماء الهيه حضرت فرمود:
(الاسم غير المسمّي فمن عبد الاسم دون المسمّي فقد كفر و من عبد الاسم و المسمي معا فقد اشرك و من عبد المسمي دون الاسم فذاك التوحيد).
يُسَبِّحُ لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الأَرضِ تعبير بما دون من براي شمول كليه ممكنات و مخلوقات از ملائكه و جنّ و انس و كواكب و شمس و قمر و انواع حيوانات و نباتات و جمادات که شرح آنها و معناي تسبيح گذشت.
جلد 16 - صفحه 486
وَ هُوَ العَزِيزُ الحَكِيمُ تفسيرش واضح است (هذا آخر ما اردناه في تفسير سورة الحشر و يتلوه انشاء اللّه تعالي تفسير سورة الممتحنة و بقية السور و الحمد للّه و الصلاة علي اصفياء اللّه و اللعن علي اعداء اللّه و انا العبد السيد عبد الحسين المدّعو بالطيب).
جلد 16 - صفحه 487
سورة الممتحنة
مدنيه و هي ثلاث عشر آية
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 24)- و در آخرین آیه سوره در تکمیل این صفات به شش وصف دیگر اشاره کرده، چنین میفرماید: «او خداوندی است خالق» (هو الله الخالق).
«آفرینندهای بیسابقه» (الباری).
«و صورتگری» بینظیر (المصور).
و سپس از آنجا که اوصاف خداوند منحصر به این اوصاف نیست، بلکه اوصافش همچون ذاتش بیپایان است، میافزاید: «برای او نامهای نیک است» (له الاسماء الحسنی).
و به همین دلیل از هرگونه عیب و نقص، منزه و مبراست، «و آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح او میگویند» و او را از هر عیب و نقصی پاک میشمرند (یسبح له ما فی السماوات و الارض).
و سر انجام برای تأکید بیشتر، روی موضوع نظام آفرینش به دو وصف دیگر از اوصافش که یکی از آنها قبلا آمد، اشاره کرده، میفرماید: «و او عزیز و حکیم است» (و هو العزیز الحکیم).
اولی نشانه کمال قدرت او بر همه چیز، و غلبه بر هر مانع است، و دومی اشاره به علم و آگاهی از نظام آفرینش و تنظیم برنامه دقیق در امر خلقت و تدبیر است.
و به این ترتیب در مجموع این آیات سه گانه علاوه بر مسأله توحید- که دو بار تکرار شده- هفده وصف از اوصاف خدا آمده است بدین ترتیب:
عالم الغیب و الشهاده- رحمان- رحیم- ملک- قدّوس- سلام- مؤمن- مهیمن- عزیز- جبّار- متکبّر- خالق- بارئ- مصوّر- حکیم- دارای اسماء الحسنی- کسی که همه موجودات عالم تسبیح او میگویند.
و به این ترتیب، این آیات دست پویندگان راه معرفت اللّه را گرفته منزل به منزل پیش میبرد، از ذات پاک او شروع میکند، و بعد به عالم خلقت میآورد، و باز در این سیر الی اللّه از مخلوق نیز به سوی خالق میبرد، قلب را مظهر اسماء و صفات الهی و مرکز انوار ربانی میکند و در لابلای این معارف و انوار، او را میسازد
ج5، ص154
و تربیت مینماید شکوفههای تقوا را بر شاخسار وجودش ظاهر ساخته و لایق قرب جوارش میکند.
آیات آخر این سوره آیاتی است فوق العاده با عظمت و الهام بخش در حدیثی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم: «هر کس آخر سوره حشر را بخواند، گناهان گذشته و آینده او بخشوده میشود»! «پایان سوره حشر»
ج5، ص155
سوره ممتحنه [60]
اشاره
این سوره در «مدینه» نازل شده و دارای 13 آیه است
محتوای سوره:]
این سوره در حقیقت از دو بخش تشکیل میگردد:
بخش اول از مسأله «حبّ فی اللّه» و «بغض فی اللّه» و نهی از طرح دوستی با مشرکان سخن میگوید، و مسلمانان را به الهام گرفتن از پیامبر بزرگ خدا ابراهیم (ع) دعوت میکند، و خصوصیات دیگری را در این زمینه بر میشمرد. این معنی در پایان سوره نیز تکرار و تأکید شده است.
بخش دوم پیرامون زنان مهاجر و آزمایش و امتحان آنها و احکام دیگری در این رابطه بحث میکند.
انتخاب نام «ممتحنه» برای این سوره نیز به خاطر مسأله آزمایش و امتحان میباشد که در آیه 10 آمده است.
نام دیگری برای سوره ذکر شده و آن سوره «مودّت» است به خاطر نهی از مودّت مشرکان در نخستین آیه سوره.
فضیلت تلاوت سوره:]
در حدیثی از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله میخوانیم: «هر کس سوره ممتحنه را قرائت کند تمام مؤمنین و مؤمنات، شفیعان او در روز قیامت خواهند بود».
ناگفته پیداست این همه فضیلت و افتخار از آن کسانی است که تنها به تلاوت بیروح و فاقد علم و عمل قناعت نکنند.
ج5، ص156
بسم الله الرحمن الرحیم به نام خداوند بخشنده بخشایشگر
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص106
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم